زندگی پربرکتِ فاطمه زهرا (س) سراسر نور و پر از معنویت بود. حضرت فاطمه (س) ادامه دهنده راه و سیره رسول خدا (ص) در همه زمینه ها از جمله عبودیت، اخلاق حسنه، مجاهدت در راه حق، ایستادگی و مقاومت در مقابل باطل، عبادت خداوند، حجاب و عفاف، ولایت پذیری، ایثار، تقوا، صداقت و راستی […]

 

زندگی پربرکتِ فاطمه زهرا (س) سراسر نور و پر از معنویت بود. حضرت فاطمه (س) ادامه دهنده راه و سیره رسول خدا (ص) در همه زمینه ها از جمله عبودیت، اخلاق حسنه، مجاهدت در راه حق، ایستادگی و مقاومت در مقابل باطل، عبادت خداوند، حجاب و عفاف، ولایت پذیری، ایثار، تقوا، صداقت و راستی و… می باشند. وجود آن حضرت مایه برکت و دربرگیرنده سعادت دنیوی و اخروی انسانهاست. تاجائی که اسم مبارک آن حضرت (س) بنابه تقدیر الهی و به واسطه پیامبر اکرم (ص)، فاطمه نهاده شده است. فاطمه وصفی است از مصدر فطم و فطم در زبان عربی به معنی بریدن و جدا شدن آمده است؛ اما در حقیقت فاطمه (س) از چه چیزی جدا شده است؟ امام باقر (ع) در این باب فرموند: «خداوند متعال فاطمه زهرا (س) را از جهل و پلیدی جدا نموده است؛ لذا «فاطمه» نام گرفته است. به خدا سوگند، خداوند متعال در عالم و هستی پیمان و عهد (یعنی بر اساس برخی روایات عالم ذر) فاطمه را از جهل و انحراف جدا کرده است(۱)».
در قرآن کریم تعابیر ویژه ای برای حضرت فاطمه زهرا (س) به کار رفته است که بر عظمت و جلالت و مقام عصمت آن حضرت دلالت دارد تعابیری مانند: «کوثر، مشکات، اهل بیت، عبادالله، ذوی القربی(۲)» و این تعابیر بدون تصریح به نام آن وجود مقدس است که به دلایلی قرآن کریم از این تصریح در مورد اهل بیت پیامبر اکرم (ص) خودداری فرموده است.
البته، آیه مباهله که در مورد اثبات حقانیت اسلام، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) (آل عمران) است، مصداق والایی در تاکید بر ارزشهای مقام الهیه آن حضرت است.
باید گفت که یکی از متدها و اصول اساسیِ حاکم بر زندگی حضرت فاطمه (ع) دخالت دادن عوامل معنوی در شئون زندگی مادی و حیات اجتماعی و سیاسی شان می باشد.
اما مساله ای که نگارنده این مقاله به عنوان نقطه عزیمت این پژوهش بر آن تاکید دارد این است که نگاه ما به حضرت فاطمه زهرا (س) و سیره ایشان، بیشتر جنبۀ عاطفی و معنوی دارد. بیشتر به مظلومیت و به مصائب آنان نگاه کرده ایم و اشک ریخته ایم و کمتر به جایگاه تاثیرگذار و خاصِ آن حضرت نگریسته ایم. سخنانشان را معمولا به عنوان عالمی بینظیر و روشنگری مجاهد، آن طور که شایسته مقام آنحضرت بود مطالعه نکرده ایم. ایشان دارای جنبه های مختلف معنوی، شخصیتی، مدیریتی، ولایی، فرهنگی، سیاسی و… هستند.
چشم گیرترین و موثرترین فعالیت سیاسی و اجتماعی حضرت فاطمه (س) در طی دوران حیات پربرکتش، اثبات امامت امیرالمومنین (ع) به عنوان یکی از اصول اساسی دین اسلام و «حبل الله» است.
با رحلت غم بار رسول خدا (ص) حوادث پی در پی و تلخ دیگری رخ دادند که متاسفانه نوک اصلی پیکان این حوادث، متوجه اهل بیت رسول خدا (ع) بود. فاطمه (ع) در مقام دفاع از امام زمانه خویش و در برابر حرمت شکنانی که به حریم خانه اش حمله ور شده بودند تا به خیال خود علی (ع) را به زور شمشیر از خانه بیرون کشیده، برای بیعت به مسجد ببرند، مقتدرانه از امام و مولا و همسر بزرگوارش دفاع کرد و تا پای جان در مقابل غاصبان ایستاد و آنان را به شدت نکوهش کرد.
ایشان صراحتا محروم شدن جامعه مسلمانان از خلافت علی (ع) را عامل اصلی ناامنی اجتماعی و گمراهی جامعه می دانست و بر همین اساس، آن حضرت تا آخرین لحظه حیات پربرکت خویش در راستای اثبات حقانیت علی (ع)، با خلیفه اول بیعت نکرد، تا اینکه به شهادت رسید. حال، سوالی که باید علمای مسلمان به روشنی و بی لکنت به آن پاسخ مستند دهند، تفسیر و تحلیل سه حدیث متواتر نبوی و مستند بر اساس منابع شیعه و اهل سنت است که عبارتنداز: «من مات و لیس له امام فموتته موته جاهلیه(۳)»؛ و «اما انها سیده النساء یوم القیامه؛ بدانید او بانوی تمام زنان در قیامت است(۴)»؛ «یا فاطمه الا ترضین ان تکونی سیده نساء العالمین، و سیده نساء هذه الامه، و سیده نساء المؤمنین(۵)؛ ‌ای فاطمه! آیا راضی نیستی که تو برترین بانوی زنان جهان و بانوی زنان این امت، و بانوی زنان با ایمان باشی؟» (۶).
پاسخ به نظر روشن است!!! و بحث و بررسی پیرامون این امر را به متخصصین حوزه مطالعاتی تاریخ اسلام واگذار خواهیم نمود… اما نکته ای که در انتها نگارنده این مقاله لازم میداند به آن اشاره نماید، بصیرت حضرت زهرا (س) در ای زمینه میباشد. فاطمه (س) در لحظات آخر عمر خویش با اطلاع از اینکه غاصبان خلافت با شرکت نمادین در تشیع جنازه، کفن و دفن آن حضرت و بالاخص نماز بر پیکرش، ضمنِ کم رنگ کردن فلسفه شهادت آن حضرت، برای خویش مشروعیت خواهند جست، از امیر المومنین (ع) خواست که وی را در شب و بدور از چشمان غاصبان غسل و کفن و دفن نماید و هیچ یک از غاصبان بر پیکرش نماز نخوانند. بنظر میرسد که مخفی بودن مزار آن حضرت، به همراه احادیث و مجموعه استدلالهایی که در سطور فوق به آن اشاره شد، مهم ترین سند برای اثبات حقانیت شیعه میباشد که به برکت شهادت بانوی دو عالم برای ما مسلمانان به ودیعه گذاشته شده است.
فرجام سخن: زندگی، مبارزات، رفتار فردی و اجتماعی و قیام آن حضرت جهت دفاع از ولایت، و در یک کلام سیره فاطمی (س) و همچنین گم نامی مکان مزار آن حضرت همه و همه سندی خدشه ناپذیر جهت اثبات حقانیت شیعه است. در ضمن، پیوند تنگاتنگ و جدایی ناپذیر حضرت فاطمه زهرا (س) از بدو شکل گیری وجود مقدس ایشان تا شهادت آن حضرت، با استناد به سخنان گران مایۀ آن حضرت، بیانگر علت تأکید این فرمایش رسول خدا (ص) مبنی بر همراهی جدایی ناپذیر قرآن و عترت و عدم جدایی این دوثقل عظیم تا قیامت-و لزوم توسل به آن دو- میباشد؛ بنابراین قرب به مقام حق تعالی، فلاح، رستگاری و درک عمیق و فزونتر از آیات الهی قطعا جز با تمسک به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و ذریۀ مطهر آن حضرت ممکن و میسر نخواهد بود.
پی نوشت ها:

(۱). بنگرید به: مجلسی، محمدباقر (بی تا)، بحار الانوار، جلدهای ۱۰ و ۲۸ و ۴۳ و ۷۶، بیروت: موسسه وفا.

(۲). برای مطالعه بیشتر بنگرید به: میرباقری، محسن (۱۳۹۰)، تعابیری از قرآن کریم درباره حضرت زهرا (س) با تکیه بر سوره کوثر، فصلنامه منهاج، سال۷، شماره۱۲، بهار و تابستان۱۳۹۰، صص۱۰۹-۱۲۶.

(۳).منبع از: المجلسی، محمدباقر (۱۹۸۳؛ ۱۴۰۳ه.ق)، بحار الانوار، بیروت: دارالحیاء التراث العربی.

(۴).منبع از: ابونعیم اصفهانی، احمدبن عبداللّه (بی تا)، حلیه الاولیاء، ج۲، ص۴۲.

(۵).منبع از: حاکم نیسابوری، محمد بن عبد الله (بی تا)، مستدرک الصحیحین، ج۳، ص۱۷۰

(۶).در این جا افضلیت برای فاطمه (علیهاالسّلام) به صورت مطلق ذکر شده و نام هیچ کس در کنار او مطرح نگردیده است.

  • نویسنده : عباس پورمند