ازدواج اجباری به معنی تحت فشار قرار دادن و مجبور کردن افراد برای ازدواج است که در بیشتر جوامع کودکان با سن کم در این شرایط قرار می گیرند‌. فردی که از ازدواج کردن ناراضی است نمی تواند زندگی مشترک خوبی هم داشته باشد. ازدواج اجباری به دلایل مختلفی صورت می گیرد. برخی افراد در […]

 ازدواج اجباری به معنی تحت فشار قرار دادن و مجبور کردن افراد برای ازدواج است که در بیشتر جوامع کودکان با سن کم در این شرایط قرار می گیرند‌. فردی که از ازدواج کردن ناراضی است نمی تواند زندگی مشترک خوبی هم داشته باشد. ازدواج اجباری به دلایل مختلفی صورت می گیرد. برخی افراد در اثر فشار روحی یا تهدید و مورد سوءاستفاده قرار گرفتن فیزیکی مجبور به ازدواج می شوند. این نوع ازدواج یک خشونت جنسی محسوب می شود که تمام حقوق انسانی فرد در آن پایمال می گردد. قربانیان این پدیده بیشتر دختران خردسال هستند که در کشورهایی چون افغانستان هم به وفور آنها را مشاهده می کنیم. ایجاد افسردگی و ترس مهمترین پیامدهای این نوع ازدواج است و دختران خردسال که به اجبار تن به ازدواج می دهند با شرایط نابسامانی روبرو می شوند. در این ازدواج هیچ گونه عشق و علاقه دیده نمی شود که این در فرزند آوری هم تاثیر دارد و باعث کوتاه شدن عمر این ازدواج می شود. افرادی که به این نکاح تن می دهند با مشکلات جسمی و روحی زیادی روبرو هستند و می توانند آسیب های جدی را به خود وارد کنند و حتی برخی از آنها به خودکشی هم فکر می کنند همچنین زندگی با فردی که علاقه ای به او ندارید سخت است و فشارهای روحی و روانی از جمله خشم ، افسردگی ، استرس ، اضطراب را به همراه دارد که این عوامل می توانند زندگی شخصی فرد را هم تحت تاثیر قرار دهند. کودکانی که در سنین کم مجبور به ازدواج می شوند از نظر تحصیلی و اجتماعی عقب می مانند و این می تواند در رشد آنها هم تاثیر منفی داشته باشد. محدودیت از جانب همسر و سخت گیری های زیاد این فشار روانی را بیشتر کرده و باعث شده تا فرد اجازه تحصیل و مراوده با دیگر و همچنین کار و کسب درآمد را هم نداشته باشدو چون طرفین علاقه ای به هم ندارند و نمی توانند نیاز یکدیگر را هم برطرف سازند به همین دلیل زن که سن کمتری هم دارد مورد ضرب و شتم قرار می گیرد که اما امروزه به وفور شاهد این موضوع هستیم. پیامدهای اجتماعی فاجعه برافراد بر اساس سن، جنسیت، طبقه اقتصادی و اجتماعی متفاوت است وکودکان، زنان و افراد کم درآمد آسیب بیشتری در گروه قربانیان و بازماندگان فاجعه تجربه می‏کنند. با وجود پیشرفت بشر از نظر فرهنگی و رفتاری، هنوز ازدواج اجباری و ازدواج کودکان در برخی از جوامع رایج است. ازدواج اجباری تاثیرات مخربی بر سلامت خانواده ها و ایجاد مشکلات زیادی برای جامعه دارد.کودک خردسال اطلاعی از روابط جنسی ندارند و به دلیل بی علاقه بودن به فرد مقابل هیچ علاقه ای به روابط جنسی ندارد. ازدواج اجباری افراد زیر ۱۸ سال نوعی کودک آزاری است. کودکی که مجبور به ازدواج می شود احتمالاً از طریق آزار جسمی، جنسی یا عاطفی آسیب قابل توجهی متحمل می شود. ازدواج اجباری می تواند تأثیر منفی بر سلامت و رشد کودک داشته باشد و همچنین می تواند منجر به خشونت جنسی از جمله تجاوز شودو باعث مصرف مواد و افتادن در دام اعتیاد می شود. افراد برای اینکه پاسخ مناسبی به نیازهایشان داده نشده است به سمت مواد گرایش پیدا میکنند. آنها فکر می کنند این راهی برای پاسخ دادن به کمبودهایشان است راه های برخورد با ازدواج اجباری ۱:انجام کارهای مشترک انجام کارهای مشترک به زوجین کمک می کند تا اگر چه ازدواجی اجباری را تجربه کرده اند اما شرایط بهتری داشته باشند. کارهای مشترک رابطه را عمیق تر کرده و بین آنها احساس و عشق را ایجاد می کند. ۲:پذیرش حقیقت پذیرش حقیقت مهمترین کاری است که شما در شرایط ازدواج اجباری می توانید به آن تکیه کنید چون فرار از واقعیت به هیچ وجه کارساز نیست و می تواند شرایط شما را وخیم تر و مشکلات روحی و روانی را بیشتر سازد. ۳: مراجعه به یک روان درمانگر و زوج درمانگر برای راهنمایی و پذیرش سخن آخر موضوع ازدواج اجباری به شدت پیچیده است. هم مردان و هم زنان می توانند قربانی های این فرهنگ غلط باشند. کودکان کم سن به ویژه دختران بسیار آسیب پذیر تر هستند. دختران زیر سن قانونی و زنان بالغ به طور عمده قربانی ازدواج های اجباری هستند. برای نجات جامعه از این فرهنگ غلط همه ی افراد باید به موقعیت های یک دیگر احترام بگذارند. پسر یا دختر باید به صورت آزادانه و به دور از هر گونه آزار و اجباری برای ازدواج اقدام کنند تا بتوانند زندگی سالم و روابط شادی را بسازند. وقتی دو نفر به زور با هم ازدواج می کنند تمایلی به تشکیل خانواده بزرگتر ندارند. افرادی که تحت تاثیر ازدواج اجاری قرار می گیرند اشتیاقی برای فرزندآوری ندارند. و یا با کودکان خود نمی توانند به صورت سالم و درست ارتباط برقرار کنند.

۱۰:۲۲ بعدازظهر

 



 

  • نویسنده : مبینا کائدیان دانشجوروانشناسی دانشگاه ازاد ابادان