*بررسی رفتار انتخاباتی رای دهندگان در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری* مقدمه مشارکت سیاسی تنها در انتخابات خلاصه نمی‌شود، ولی در عین حال از قابلیت سنجش برخوردار است. آن‌چه که تاثیر تعیین کننده در نتایج انتخابات دارد، رفتار انتخاباتی شهروندان می‌باشد که در هر محدوده جغرافیایی متفاوت است (حیدری و آرایش، ۱۳۹۴، ص۱۶۵). در حال […]

*بررسی رفتار انتخاباتی رای دهندگان در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری* مقدمه مشارکت سیاسی تنها در انتخابات خلاصه نمی‌شود، ولی در عین حال از قابلیت سنجش برخوردار است. آن‌چه که تاثیر تعیین کننده در نتایج انتخابات دارد، رفتار انتخاباتی شهروندان می‌باشد که در هر محدوده جغرافیایی متفاوت است (حیدری و آرایش، ۱۳۹۴، ص۱۶۵). در حال حاضر، روی آوردن به حدس و گمان‌های غیر علمی و اثبات نشده در پیش‌بینی رفتار رای‌دهیِ رای‌دهندگان و استفاده از تجارب شخصی و محدود به‌جای تحقیقات پیمایشی و دقیق در جامعه آماری مورد نظر، از عوامل اصلیِ ناکامی کاندیداها در انتخابات به‌شمار می‌رود. به نظر می‌رسد در بازه زمانی اندک پیش‌رو تا انتخابات آتی ریاست جمهوری، توانمندی‌های فردی کاندیدا و قدرت سخنوری و چگونگی حضور در مناظرات انتخاباتی به عنوان مهم‌ترین عامل تعیین کننده در پیروزی در انتخابات فرارو باشد. البته، برپایه نظریات اقتصادی-اجتماعی، وضع و موقعیت اجتماعی و اقتصادی افراد مانند جنس، سن، میزان سواد و درآمد نیز تعیین کننده مشارکت سیاسی آنان در فعالیت‌های سیاسی است. از سوی دیگر، جای بسی تاسف است که محلی‌گرایی امروزه تبدیل به یکی از عرصه‌هایی شده است که کاندیداها برای پیروزی در آن از شیوه‌های مختلفِ تبلیغاتی بهره می‌جویند. طرح مساله محلی‌گرایی که عملا در بسیاری از موارد در تضاد با شایسته‌سالاری است، از سوی بسیاری از کاندیداها -بالاخص در مبازرات انتخاباتی ریاست جمهوری- و به خواست مردم در تضاد آشکار با منافع و امنیت ملی قرار می‌گیرد. کاندیداها باید توجه داشته باشند که نه تنها رفتار انتخاباتی و رای‌دهیِ رای‌دهندگان در نواحی مختلفِ یک حوزه انتخابیه عموماً با هم متفاوت است، حتی گاهاً مردم یک شهرستان یا ناحیه‌ی مشخص نیز الگوها و رفتارهای انتخاباتی نسبتاً متفاوتی در دوره‌های مختلف از خود بروز می‌دهند. برای هر دوره انتخابات، بررسی رفتار انتخاباتی و رای‌دهیِ رای‌دهندگان، مشخص می‌کند که نواحی مختلف در یک حوزه انتخابیه، چه رفتار و رویکردی را در انتخابات از خود بروز داده‌اند و متاثر از چه عواملی به چه طیفی از دیدگاه‌ها و یا کاندیداها دارند. بر این اساس، سوال اصلی پژوهش عبارتست از این‌که رفتار انتخاباتی رای دهندگان در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری متاثر از چه عواملی بوده است؟ اساساً فرض این پژوهش بر این است که انتخاب کاندیداها در انتخابات، بر پایه منافع رای دهندگان است و این انتخاب عمیقاً تحت تاثیر ویژگی‌ها و توانمندی‌های فردی کاندیدا، تحصیلات (تخصص علمی) کاندیدا، نظر مراجع سیاسی و مذهبی، عوامل اقتصادی و همچنین محلی (قومی) رای‌دهندگان قرار دارد. ضرورت و اهمیت بحث در کشورهای روبه‌توسعه، فرآیند تشکیل نیاز با مراحل گوناگون توسعه همراه است و بدین‌سان خواسته‌ها و انتظارات تازه‌ای پدید می‌آید که آگاهی دولت و یا کاندیداها از آن‌ها ضرورت دارد. از بعد دیگر نیز می‌توان به اهمیت مطالعات مربوط به انتظارات شهروندان پی‌برد و آن اثر رضایت‌مندی شهروندان در ثبات سیاسی کشور است. بی‌گمان مسایل و مشکلات نه‌تنها خودبه‌خود به‌گونه مستقیم موجب بی‌ثباتی در کشور می‌شود، بلکه ریشه و سرچشمه بسیاری از مسایل و مشکلات را باید در بی‌توجهی دولت به خواسته‌ها و ناتوانی آن دربرآورده ساختن انتظارات و نیازهای شهروندان جست‌وجو کرد. اگر به خواسته‌های شهروندان توجهی نشود، نباید انتظار داشت که جز به کارهایی که منافع فردی‌شان ایجاب می‌کند بیاندیشند و بپردازند. پیامدهای سنگین نادیده انگاشته شدن انتظارات و خواسته‌های شهروندان عبارتست از: ۱-افزایش فاصله و شکاف میان دولت و شهروندان، ۲-کاهش ثبات و مشروعیت دولت، ۳-مسئولیت‌ناپذیری شهروندان، ۴-رشد خودخواهی و بی‌توجهی به مصالح و منافع ملی، ۵-گسترش کاربرد زور و خشونت و افزایش تنش در جامعه (نادمی، ۱۳۸۴، ص۱۷). گفتار اول: انتخابات و رفتار انتخاباتی رفتار انتخاباتی انتخابات فرآیندی است که از طریق آن کسانی یک یا چند تن نامزد را برای انجام دادن کار معین برمی‌گزینند؛ و در اصطلاح خاص، گزینش کاندیدا برای تصدی سمتی سیاسی توسط مردم را انتخابات گویند (خاتمی و همکاران، ۱۳۹۷). به طور کلی، انتخابات نوعی کنش اجتماعی است که همواره به تعریف و تعیین میزان مشارکت سیاسی در عرصه نظام اجتماعی می‌پردازد. رفتارشناسی انتخابات از یک سو ضمن حفظ حق اتخاب برای شهروندان به بیان خصوصیات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و رای‌دهندگان و نیز رای خواهان می‌پردازد و به این ترتیب، یکی از اصلی‌ترین طرق تبلور افکار عمومی است (صفری‌شالی، ۱۳۹۴، ص۱۲۰).

۰۹:۳۱ بعدازظهر
در صورت تحقق این مهم، احزاب سیاسی به عنوان ضربه‌گیر نظام سیاسی عمل کرده و در عین حال با وادار ساختن نظام سیاسی به پاسخ‌گویی و ارتباط مثبت و پایدار با شهروندان، از آسیب به کلیت نظام سیاسی جلوگیری خواهد کرد. متاسفانه علی‌رغم اهمیت بسیار زیاد احزاب سیاسی برای توسعه سیاسی و تقویت و تحکیم وفاق ملی، در کشور ما هیچ‌گاه احزاب سیاسی قدرتمند با ویژگی‌هایی که برای احزاب سیاسی ضروری است (نظیر فعالیت مستمر و دائمی، فعالیت گسترده در سطح کشور و داشتن شعباتی در بخش عمده کشور و غیره) شکل نگرفتند. احزاب سیاسی در ایران بیش‌تر ستادهای انتخاباتی بودند که در آستانه انتخابات شکل گرفته و بلافاصله بعد از اعلام نتایج انتخابات از هم می پاشیدند. در واقع، احزاب سیاسی در ایران سازمان‌هایی بودند که توسط یک یا چند کاندیدا و صرفا با اهداف انتخاباتی شکل می‌گرفتند و بلافاصله بعد از انتخابات منحل شده و یا فعالیت‌های آن‌ها تا انتخابات بعدی به حالت تعلیق در می‌آمد. بنابراین، می‌توان گفت در ایران هیچ‌گاه احزاب سیاسی به معنای واقعی کلمه شکل نگرفتند. این مساله پیامدهای نامطلوب برای دموکراسی نوپای ایران درپی داشته و حتی در مواقعی سیستم سیاسی را با مشکلات و معضلاتی مواجه نموده است (خرمشاد و قهساره، ۱۳۹۷، ص۸۳). ۵.تحصیلات (تخصص علمی) تحصیلات آکادمیک و تخصص علمی همواره در هر جامعه‌ای با توجه به مرجعیت علم در دوران پس از ورود به عصر مدرن و اهمیت تصمیم‌گیری علمی، مورد توجه عوام و خواص بوده است. ۶.عوامل اقتصادی انسان‌ها برای انجام هر فعالیتی از جمله مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی نظیر انتخابات نیازمند انگیزه می‌باشند. بر این مبنا، کاندیدا در مبارزات انتخاباتی و در چارچوب تلبیغات انتخاباتی در پی آنند با شعارهای مختلف و اقناع مردم، جامعه را برانگیزانند تا بین رقبای مختلف به آن‌ها رای دهند. از سوی دیگر، اگر مردم تشخیص دهند که این شعارها تحقق نخواهد یافت و یا این‌که کاندیدا توانایی تغییر در وضعیت اقتصادی و عمل به وعده‌های انتخاباتی را ندارند، مشارکت در انتخابات را بی اثر و بی نتیجه خواهند دانست و نهایتا گاها حتی از مشارکت در فرآیند انتخابات خودداری خواهند کرد. مردم برای این مشارکت وضعیت اقتصادی قبل از انتخابات و بویژه آخرین دوره زمانی را ملاک تصمیم‌گیری قرار می‌دهند و چنان‌چه این متغیرها و عوامل برای مردم مطلوب باشد بیش‌تر ترغیب می‌شوند تا در انتخابات شرکت کنند. البته برای اقشار و طبقات مختلف جامعه متغیرهای متفاوتی قرار می‌گیرد. به‌عنوان مثال برای تولید کنندگان و صاحبان سرمایه، متغیر مالیات، سود بانکی و نظایر این‌ها، برای مصرف کنندگان و خانوارها متغیر تورم، افزایش رفاه و درآمد، برای جوانان متغیر اشتغال، مسکن و مانند این‌ها اهمیت بیش‌تری دارد (مهرگان و عزتی، ۱۳۸۵). ۷.ویژگی‌های فردی کاندیدا ۱-شجاعت شجاعت به‌ باور نظریه‌پردازانی مانند بیلی گرام، مسری است: «وقتی که مردی شجاع یا زنی دلیر موضع می‌گیرد، پشت دیگران گرم می‌شود». نمایش شجاعت افراد عادی مشوق دیگران می‌شود، اما نمایش شجاعت رهبران الهام می‌بخشد و مردم را پشت سر او قرار می‌دهد ۲-کنترل‌های کلامی (سخنرانی) و استفاده هنرمدانه از زبان بدن بکارگیری از زبان بدن هم یک هنر است و هم علمی است که باید آموخته شود. البته پژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه این نکته را نشان داد که عواملی مانند: لحن و تن صدا، کیفیت نگاه، نوع پوشش (که باید هماهنگ با ساخت‌های فرهنگی جامعه هدف باشد) و عواملی مانند موراد مذکور، که در زمره زبان بدن به‌شمار می‌آیند نیز، باید مورد توجه قرار گیرند. چهار مهارت اصلی زیر در زمینه استفاده هنرمندانه از کنترل‌های کلامی (سخنرانی) و زبان بدن تعیین کننده است: ۲-۱ خودداری از بکارگیری کلمات و صداهای پر کننده سخنران‌های بی‌تجربه، گاه عصبی و بدون آمادگی قبلی، معمولا برخی از جملات‌شان را با صداهای پر کننده، پر می‌کنند. درواقع این پر کننده‌ها راهکاری برای خلق فضایی است که به ما فرصت فکر کردن را در خلال سخرانی می‌دهد؛ به‌عبارت دیگر، زمانی که برخی کاندیدا در پی افکار و کلمات کلیدی درست هستند، سعی می‌کنند که از کلمات پر کننده، برای حفظ توجه شنونده بهره جویند. هنگامی‌که سخنران از این پرکننده‌ها استفاده می‌کند، شنیدن سخنانش آزار دهنده و طاقت فرساست. بهترین روش برای پرهیز از پرکننده‌های صدایی، استفاده هدف‌مند و دانسته از سکوت و مکث است. ۲-۲ ایجاد جذابیت با لحن صدا لحن صدا، تاثیری ژرف بر روی حالت و حس پذیرش مخاطبین دارد؛ این مهم در ایجاد رابطه‌ای پایدار و حسی مثبت میان کاندیدا و مخاطبان، بسیار حائز اهمیت است.انتخابات را می‌توان آیینه تجلی حضور و مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش نامید. که در آن فرهنگ، تعالی و رشد خود را به نمایش می‌گذارند و ابزاری که به وسیله آن می‌توان اراده شهروندان را در انتخاب متصدیان امور کشور مداخله داد. رای‌دهی و مشارکت در انتخابات رایج‌ترین نوع مشارکت سیاسی برای شهروندان در جوامع مردم‌سالار است (شیشه‌گرها و ذوالقدر، ۱۳۹۶، ص۸۱). انتخابات در نظام‌های مردم‌سالار به ایفای سه نقش اساسی می‌پردازد: ابتدا نقش انتخابات در سطح ملی تعیین حکومت‌گران است، دوم تعیین عمومی سیاست کلی کشور و گرایش‌های اساسی است و سرانجام اعطای مشروعیت به قدرت‌های عمومی؛ یعنی حکومت یا سلب آن. انتخابات مشتمل بر مجموعه عملیات پیش‌بینی شده در قوانین یا آئین‌نامه‌های اجرایی کشورها در راستای گزینش فرمان‌روایان، جهت مهار قدرت است و احزاب به نظریات پراکنده انتخاب کنندگان و در نهایت ساماندهی اهداف انتخابات کمک می‌کنند (پیشگاهی‌فرد و رنجبر، ۱۳۹۶، ص۶۸). تجربه‌ی جوامع بشری نشان داده است، در مردم‌سالاری‌های واقعی، بهترین وسیله شهروند است تا افکار و عقاید خود را نشان دهد و نقش‌افرینی خود را در امور عمومی اعمال نماید و با گزینش دقیق مسئولین اجرایی، احترام به حقوق و آزادی‌هایش را تضمین نماید. افزایش مشارکت مردم در حوزه سیاست، یکی از ابعاد برابرخواهی سیاسی است. امروزه افزایش وسایل ارتباط جمعی منجر به افزایش آگاهی سیاسی شده و شهروندان خواهان فرصت برابر برای شرکت در انتخابات و اعمال‌نظر هستند. بنابراین، مشارکت سیاسی به منزله رفتار داوطلبانه شهروندان که از طریق آن به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سیاست‌های عمومی جامعه اثر بگذارد، تلقی می‌شود. در این میان، رفتار انتخاباتی نازل‌ترین سطح مشارکت سیاسی شهروندان است. البته، در میان اشکال و انواع رفتار مشارکتی، رفتار انخاباتی نوعی رفتار مشارکتی ارادی و خودانگیخته است که باید از ویژگی «آگاهانه بودن» نیز برخوردار باشد (صفری‌شالی، ۱۳۹۴، ص۱۲۰). برپایه نظریات اقتصادی-اجتماعی، وضع و موقعیت اجتماعی و اقتصادی افراد مانند جنس، سن، میزان سواد و درآمد نیز تعیین کننده مشارکت سیاسی آنان در فعالیت‌های سیاسی است (کلانتری، ۱۳۸۴، ص۵). به‌طور خلاصه، رفتار انتخاباتی، نوع کنش سیاسی است که با کارکردهای ساختی خرده نظام‌های اقتصادی و جامعه‌ای فرهنگی در سطح کلان نظام اجتماعی رابطه دارد. این رفتار بعلاوه در سطح خرده نظام اجتماعی با وضعیت ارگانیسم رفتاری، شخصیت اجتماع و الگوهای رفتاری آن ارتباط می‌یابد (نیک‌فر و اکبری، ۱۳۹۴، ص۳۳۶). گفتار دوم: عوامل موثر بر رفتار انتخاباتی ۱.محلی‌گرایی (قوم‌گرایی) محلی‌گرایی نوعی احساس و انگیزه درونی در افراد ساکن در محل خاص است که ارزش‌های مرتبط با نحوه ادراک از مکان و محیط‌زیست را در برابر ارزش‌های فراتر از محل یا مرتبط با محله‌ای دیگر ترجیح می‌دهند (حافظ‌نیا، ۱۳۸۳، ص۸) و این ترجیحات در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و انتخابات تاثیرگذار است (پیشگاهی‌فرد و رنجبر، ۱۳۹۶، ص۶۷). به‌عبارت دیگر، محلی‌گرایی نیرویی است که در وجود انسان بر اساس درک از محل و محیط زندگی خود شکل می‌گیرد و وفاداری فرد را در محل نسبت به ارزش‌های آن تقویت می‌کند به‌طوری که فرد از امور محلی متاثر شده و علایق و منافع محلی را بر ملی ترجیح می‌دهد. اصطلاح محل «محلی» به واقعیتی اطلاق می‌شود که در فضا، موقعیت مشخصی داشته و از شکل و موقعیت فضایی معینی در سطح کره زمین برخوردار باشد یا این‌که به‌بخش یا ناحیه‌ای مشخص محدود شود (پیشگاهی‌فرد و رنجبر، ۱۳۹۶، ص۶۹). اهمیت محله و ناحیه در مورد افراد از الگویی بسیار معروف ناشی می‌شود که خود پیامد اثری جغرافیایی است و بیشترین تاثیرگذاری که تا کنون مورد توجه قرارگرفته است درباره ناحیه زندگی افراد بوده است. به بیانی دیگر، عنصر فاصله از محل تولد و زندگی کاندیداها در رأی آوردن آن‌ها اهمیت بسزایی دارد. همین مساله است که موجب می‌شود مردم به افرادی که از نظر فاصله جغرافیایی به ایشان نزدیک‌ترند تمایل بیش‌تری نشان می‌دهند تا افرادی که فاصله‌های جغرافیایی‌شان دورتر است (زرقانی و بدخشان، ۱۳۹۶، ص۱۱۳). براساس تعریف، جامعه قوم‌گرا جامعه‌ای است که از همبستگی مکانیکی و نظارت بالای اجتماعی برخوردار است. این همبستگی موجب می‌شود تا وجود فرد در ساختار قبیله‌ای مستحیل گردد و آن‌چنان کلیتی بوجود آید که مانند یک الگوی تجزیه‌ناپذیر، راه را بر هرگونه ادغام در سطح فراقبیله مسدود گرداند؛ نظارت اجتماعی در درون قبیله، بسیار شدید و مخالفت با تغییر و تحول بسیار جدی است. خویشاوندی روبنایی است که کارکرد سیاسی، قضایی و ایدئولوژیک یک جامعه قبیله‌ای را مشخص می‌کند (نقیب‌زاده، ۱۳۷۹، صص۷۷-۷۸).جامعه محلی به موثرترین شکل حمایت‌‌های اعضای خود از احزاب و گروه‌ها را در شرایطی جهت‌دهی می‌کند که هیچ‌یک از احزاب بر روند حمایت حزبی و گرایش‌های مردمی تاثیرگذاری و تسلط چندانی ندارند (پیشگاهی‌فرد و رنجبر، ۱۳۹۶، ص۷۰). برخی از صاحب‌نظران بر این باورند که نبود فرهنگ مشارکتی در ایران ریشه در قوم‌گرایی تاریخی ایرانی‌ها دارد (لعلی، ۱۳۷۸، ص۳۲۱). ۲.مراجع و شخصیت‌های سیاسی و مذهبی در طی سه قرن گذشته به طور کل، و در طی تاریخ معاصر سیاسی ایران به طور ویژه و خاص، روحانیون و مراجع عالی‌قدر مذهبی و چهره‌های شاخص دینی، در اتفاقات مختلف کشور نقش ایفا می‌کنند. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، و زیر سایه پربرکت ولایت فقیه، تاثیر مراجع و شخصیت‌های مذهبی دوچندان شده است که باید به‌طور جدی مورد توجه کاندیدا آتی انتخابات ریاست جمهوری قرار گیرد. ۳.متغیر ارزشی بودن کاندیدا (مذهب) نتایج پژوهش‌های کیم (۲۰۰۶) نشان داد که مسائل ارزشی و دینی اثری بسیار ضعیف بر رفتار انتخاباتی دارد و عاملِ تعیین کننده رفتار انتخاباتیِ رای‌دهندگان، «طبقات اجتماعی» و مسائل اقتصادی و رفاهی آن‌ها می‌باشد. در مقابل، نتایج تحقیقات متعددی که از سوی پژوهش‌گران داخلی و خارجی صورت گرفته است، دین و دین‌داری را از عوامل اصلی و تعیین کننده شکل‌دهی رفتار انتخاباتی معرفی می‌کند. تمامی ادیان، هنجارها و ارزش‌های خاص خود را از طریق آئین‌ها و مناسک و یا در متون خود، در غالب یک جهان‌بینی خاص به پیروان خود عرضه می‌دارند؛ جهان‌بینی که عرصه‌های مختلف زندگی انسان، از جمله عرصه سیاسی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد (طالبان و میرزائی، ۱۳۹۰، صص۱۳۳-۱۳۴). در این زمینه، برخی از کارشناسان معتقدند رفتار انتخاباتی مردم ایران متاثر از دین و مذهب است و مرکز آرای مردم به سمت جریان‌هایی است که به مساله دین‌داری و ارزش‌های مذهبی توجه داشته و هر جریانی که ارزش‌ها و گرایش‌های دینی در آن کم‌رنگ باشد، بخشی از حمایت مردم را از دست می‌دهد (زارع‌کهن، نشریه کارگزاران، ۱۳۸۵). باید توجه داشت که اکثریت اقشار جامعه ایران از هر زبان و قومیت و منطقه جغرافیایی که باشند، عموما پایبند به قواعد دینی و دل در گروه اهل بیت (ع) داشته و دارند و کاندیدی که بخواهد به هر ترتیب مسیری خلا این رویه و قواعد را در پیش گیرد، شانسی در انتخابات آتی نخواهد داشت. ۴.احزاب امروزه احزاب یکی از ضروریات زندگی جوامع بشری در دوره مدرن محسوب می‌شوند، به‌طوری‌که یکی از موثرترین نهادهای تاثیرگذار بر روندهای تصمیم‌گیری و اجرائی کشور و به‌عنوان حلقه رابط بین مردم و حاکمیت سیاسی عمل می‌کند. در جوامع و نظام‌های کنونی تقریبا هم‌اندیشی کاملی نسبت به ضرورت تحزب وجود دارد و از احزاب به‌عنوان چرخ دنده ماشین مردم‌سالاری یاد می‌شود. به‌عبارت دیگر، هر سیستم سیاسی برای بقاء در وهله اول، و در ادامه در راستای تسهیل و تصحیح ارتباط نظام سیاسی با شهروندان، نیاز به اجتماعی کردن سیاست دارد، زیرا هرچه مشارکت مردم وسیع‌تر باشد، مقبولیت و ثبات حکومت‌ها بیش‌تر می‌گردد. حزب، یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین ابزارهایی است که می‌تواند به این الزام پاسخ دهد؛ «زیرا کانالی است که به‌وسیله آن فرد با کلیت جامعه پیوند می‌خورد و از قرار گرفتن در جامعه می‌پرهیزد. بدیهی است هر زمان این کانال‌های مشروع بسته شود، جامعه با مشکل ارعاب‌گری، بی‌تفاوتی اجتماعی، بدبینی و یاس مواجه می‌گردد» (خاتمی و همکاران، ۱۳۹۷). احزاب عموماً تصویری از خود در جامعه هدف ارائه می‌کنند که در واقع شامل مجموعه دیدگاه‌ها و جهت‌گیری‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است که توسط رهبر حزب به‌طور عام، و کاندیدای منتسب به حزب در آن ناحیه مورد پی‌گیری قرار می‌گیرد. در نظام جمهوری اسلامی ایران شاهد پیدایش احزاب و گروه‌های سیاسی مختلف با آرمان‌ها و عقاید گوناگون بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بودیم، لیکن با گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز احزاب سیاسی به معنای واقعی کلمه نهادینه نشده‌اند و هیچ‌کدام از احزاب نتوانستند کارویژه واقعی احزاب از جمله مشارکت سیاسی، جامعه‌پذیری سیاسی، ارتباطات سیاسی و … را داشته باشند. اگرچه به کرات نام احزاب شنیده شده است، اما اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها فقط نام حزب را یدک کشیده‌اند. ضعف احزاب سیاسی در ایران می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد که در پژوهش‌های مختلفی که در طی سال‌های گذشته صورت گرفته، به برخی از این دلایل پرداخته شده است. که از حوصله بحث حاضر خارج است. به‌طور خلاصه در رابطه با ارتباط شکل‌گیری و توسعه احزاب سیاسی با مشارکت سیاسی شهروندان و نهایتا عملکرد نظام سیاسی می‌توان اظهار داشت که احزاب سیاسیِ فعال و قدرت‌مند از تحمیل بار اضافی بر سیستم سیاسی حاکم جلوگیری کرده و با تسهیل در فرآیند عرضه و تقاضای سیاسی، به تثبیت مردم‌سالاری و توسعه سیاسی کشور منجر خواهد شد.یک‌نواختی و ملال‌آور بودن لحن صدا، حسِ پذیرش مخاطبین را کاهش داده و سخنان رهبر را غیرواقعی جلوه می‌دهد. آن‌ها باید با لحنی صمیمی، دل‌گرم کننده و دقیق، ارتباطی مثبت و عمیق با پیروان و مخاطبین برقرار کرده و در عین حال لحن صدای‌شان را با نوعی نشاط، امید و سرزندگی همراه سازند (خاتمی و همکاران، ۱۳۹۷، صص۸۳-۸۴). ۲-۳ اطمینان‌بخشی کلامی اطمینان‌بخشی کلامی برای جذابیت، امری حیاتی و ضروری است؛ اما اگر کاندیدا آن‌را با مهارت‌های مرتبط با زبان بدن ترکیب نماید، تاثیرش دوچندان و عمیق‌تر خواهد شد. ارتباط چشمی، جابجایی نگاه، خم و کج کردن بدن، سر تکان دادن و کج و مایل کردن سر، تاثیری شگرف بر مردم می‌گذارد. ۲-۴ تاثیر مکث مکث کردن به سخنران فرصتی برای فکر کردن می‌دهد تا کنترل مطلب را در دست داشته باشد و به مخاطبین فرصتی می‌دهد که با آن‌چه گفته شد، ارتباط برقرار کنند… در طول این مکث‌ها و سکوت‌ها است که شنونده‌ها فرصت خواهند داشت در مقابل آن‌چه سخنران اظهار می‌دارد، عکس‌العمل نشان دهند. مخاطبین می‌توانند آن‌چه را که کاندیدا اظهار می‌دارند، در ذهن‌شان به‌تصویر بکشانند. آن‌ها فرصت دارند تا منظور و هدف اصلی کاندیدا را ارزیابی نمایند و با احساسات وی ارتباط برقرار کرده، به آن‌ها پاسخِ همسو دهند. علاوه براین، مکث کردن این امکان را برای مخاطبین و هواداران فراهم می‌کند که گفت‌وگویی عمیق و درونی با کاندیدا داشته باشند. در واقع، آن‌ها در ذهن‌شان با افکار درونی‌شان اظهارنظر می‌کنند. بدین‌ترتیب به‌شکل هنرمندانه‌ای مخاطبین درگیر سخنرانی خواهند شد. پیشنهادات -عدم حضور موثر و برخورداری از احزاب سیاسی پویا و کارآمد که قادر به برقراری ارتباط عرضه و تقاضا در سیستم سیاسی و اجتماعی کشور به‌طور عام و در سطح کلان شهرها به‌طور خاص باشند و رویکرد فرسوده و ناکارآمد بازی قدرت که بر پایه درک ناقص و غیرعملی از خواسته‌های رای‌‌دهندگان استوار است، سبب شده تا نقش نامطلوب عناصر ذی‌نفوذ اقتصادی و یا محلی و گروه‌های فشار، پررنگ‌تر از احزاب سیاسی باشد که قابلیت پاسخ‌گویی بیش‌تری نسبت به سایر گروه‌ها دارند. تقویت زیرساخت‌های اموزشی و فرهنگی در راستای مشارکت هرچه بیش‌تر رای‌دهندگان در انتخابات در چارچوب رقابت‌های حزبی از یک‌سو و تغییر در نگرش قشر خاکستری جامعه مبنی بر مشارکت در انتخابات به عنوان تنها راه حل منطقی و عملی جهت مطالبه خواسته‌های سیاسی و اقتصادی از سوی دیگر، می‌تواند در این زمینه رهگشا باشد. -نتایج پژوهش حاضر نشان داد که متغیر عوامل اقتصادی و مشکلات معیشتی و رفاهی رابطه معنی‌داری با رفتار انتخاباتی شهروندان دارد؛ براین مبنا پیشنهاد می‌گردد کاندیدا در مبارزات انتخاباتی با هم‌اندیشی با اساتید اقتصاد و مدیریت نسبت به راه کارهای عملیاتی و علمی در زمینه برون رفت از مشکلات معیشتی مردم مبادرت ورزند. -تجربه ادوار گذشته نشان می‌دهد بعضی از کاندیدها و یا مدیران و تیم تبلیغاتی آن‌ها برای به‌دست آوردن آراء رای‌دهندگان و پیروزی در انتخابات، با روی آوردن به رفتارهای غیراخلاقی و یا غیرقانونی، به گروه‌های ضعیف و آسیب‌پذیر روی اورده و با ارائه پیشنهاداتی اغواکننده در زمینه اعطای امکانات اقتصادی و یا وعده‌های انخاباتی به تطمیع آن‌ها می‌پردازند. این رفتارها که با نزدیک شدن به زمان انتخابات به شکل گسترده‌تر و عیان‌تری از سوی برخی کاندیدها مورد پی‌گیری قرار می‌گیرد، در راستای کاهش آسیب‌های ناشی از این رفتار بر رفتار رای‌دهندگان، نهادهای نظارتی و قضایی ذی‌ربط باید سازو کارهایی کارآمدتر را با جدیت بیش‌تری ایجاد نمایند. منابع و مآخذ: -بابایی لاشکی، مریم، پیشگاهی‌فرد، زهرا ( ۱۳۸۸)، تحلیل رفتار انتخاباتی ایرانیان (مورد مطالعه حوزه انتخابیه نوشهر و چالوس در انتخابات دوره۸ مجلس شورای اسلامی)، فصلنامه پژوهشی جغرافیای انسانی، سال۱، شماره۳، تابستان۱۳۸۸، صص ۹۳-۱۱۵. -پالیزبان، محسن (۱۳۹۰)، بررسی میزان تمایل به مشارکت سیاسی دانشجویان و عوامل موثر بر آن، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره۴۱، شماره۲، تابستان۱۳۹۰، صص۴۹-۳۳. -پیشگاهی‌فرد، زهرا، رنجبر، کرامت (۱۳۹۶)، معیارهای رفتار رای‌دهندگان انتخابات مجلس شهرستان فلاورجان در سه دوره انتخابات، مجله علوم جغرافیایی، شماره ۲۶ بهار و تابستان ۱۳۹۶، صص ۶۶-۸۴. -حاجی‌پور ساردویی، سیمین (۱۳۹۶)، بررسی رفتار انتخاباتی شهروندان تهرانی، پژوهش‌نامه علوم سیاسی، سال۱۲، شماره۳، تابستان۱۳۹۶، صص۱۰۵-۶۱. -حیدری، نصرت اله، طاهری، ابوالقاسم، ازغندی، علی‌رضا، ساعی، احمد (۱۳۹۶)، تاثیر عوامل اقتصادی بر رفتار انتخاباتی رای‌دهندگان در انتخابات مجلس شورای اسلامی (حوزه انتخابیه ایلام)، فصلنامه تخصصی علوم سیاسی، سال۱۳، شماره۳۸، بهار۱۳۹۶، صص۲۰۸-۱۹۶.حیدری، نصرت‌اله، آرایش، باقر (۱۳۹۴)، واکاوی رابطه فقر اقتصادی و رفتار انتخاباتی: مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه‌های آزاد اسلامی استان ایلام، فصلنامه تخصصی علوم سیاسی، سال۱۱، شمار۳۰، بهار۱۳۹۴، صص۱۶۵-۱۸۴. -چولکی، غلام‌رضا (۱۳۹۵)، بررسی نقش تعصبات قومی و قبیله‌ای و طایفه‌گرایی در فرآیند انتخابات مجلس شورای اسلامی؛ مطالعه موردی استان ایلام، فصلنامه علمی تخصصی دانش انتظامی ایلام، شماره ۱۷، بهار ۱۳۹۵، صص ۴۱-۶۶ . -خاتمی، سید مهدی، رحمان‌پرست، علی (۱۳۹۶)، تبلیغات و شیوه‌های متقاعدسازی: راه‌کارایی برای متقاعدسازی افکار عمومی در مبارزات انتخاباتی،. -خرمشاد، محمدباقر، رفیعی قهساره، ابوذر (۱۳۹۷)، نظام انتخاباتی و تاثیر آن بر نظام حزبی در ایران، فصلنامه جامعه‌شناسی سیاسی ایران، سال۱، شماره۱، بهار۱۳۹۷، صص۸۱-۱۰۳. -رحمان‌پرست، علی، خاتمی، سید مهدی (۱۳۹۸)، تبلیغات سیاسی (راه‌کارهایی برای پیروزی در انتخابات)، اس -رهنورد، فرج‌الله، مهدوی‌راد، نعمت الله (۱۳۹۳)، مدیریت انتخابات، تهران: اطلاعات. -زارع‌کهن، نفیسه (۱۳۸۵)، الگوها و معیارهای رفتار انتخاباتی ایرانیان، نشریه کارگزاران. -زرقانی، سیدهادی، بدخشان، مهدی (۱۳۹۶)، تحلیل نقش متغیر همسایگی و مذهب در الگوی رای کاندیداهای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی (حوزه انتخاباتی قاینات و زیر کوه)، مجله پژوهش‌های جغرافیای سیاسی، سال۲، شماره۳، پائیز۱۳۹۶، صص ۱۰۵-۱۲۶. -صفری شالی، رضا (۱۳۹۴)، بررسی رفتار رای‌دهندگی ایرانیان در انتخابات مجلس شورای اسلامی، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال۱۸، شماره۳، پائیز۱۳۹۴، صص ۹۳-۱۳۸. -طالب، مهدی، فیروزآبادی، سید احمد، ایمانی جاجرمی، حسین، صادقی، علی‌رضا (۱۳۸۷)، بررسی گروه‌های هدف در تبلیغات هشتمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در شهر تهران، مجله جامعه‌شناسی ایران، دوره۹، شماره۱و۲، بهار و تابستان ۱۳۸۷، صص۱۸۳-۱۶۵. -طالبان، محمدرضا، میرزائی، مهدی (۱۳۹۰)، دین‌داری و رفتار انتخاباتی، مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردسی مشهد، پائیز و زمستان ۱۳۹۰، صص۱۳۱-۱۶۶. -خداداد حسینی، سیدحمید، کرباسفروشها، مریم، آقایی، محمد (۱۳۹۷)، تاثیر آمیخته بازاریابی سیاسی بر نیت رای‌دهندگان مبتنی بر ویژگی‌های جمعیت‌شناختی؛ مطالعه موردی: انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی شهر تهران، فصلنامه پژوهش‌های راهبردی، سال ۷، شماره۲۶، پائیز۱۳۹۷، صص ۴۳-۷۰. -کتابی، محمود (۱۳۷۴)، مبانی سیاست و حکومت نوین، اصفهان: گل‌بهار، چاپ اول. -کلانتری، صمد (۱۳۸۴)، انتخابات شگفت انگیز و گیج‌کننده، فصلنامه اطلاعات سیاسی-اقتصادی، سال۱۹، شماره۹و۱۰، خرداد و تیر۱۳۸۴، صص۴-۱۵. -شیشه‌گرها، معصومه، ذوالقدر، مالک (۱۳۹۵)، خواستگاه قومیتی داوطلبان و تاثیر آن بر رفتار رای‌دهندگان در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی (مطالعه موردی شهر قزوین)، فصلنامه پژوهش‌های سیاسی و بین المللی، سال۸، شماره۳۰، بهار۱۳۹۶، صص۷۹-۹۷. -شمس‌الدینی، علی (۱۳۸۹)، انتخابات و طایفه‌گرایی با تاکید بر روند انتخابات مجالس پنجم تا هشتم شورای اسلامی در حوزه انتخابیه ممسنی، تحقیقات حقوق خصوصی و کیفری (دانشنامه حقوق و سیاست)، پاییز و زمستان ۱۳۸۹، دوره۶ ، شماره۱۱ ، صص۱۱-۴۰ . -مهرگان، نادر، عزتی، مرتضی (۱۳۸۵)، تاثیر متغیرهای اقتصادی بر مشارکت مردم در انتخابات ایران، فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی، سال۶، شماره۱، صص۵۱-۶۳. -نیک‌پور، عامر، محمودی پاتی، فرزین، صفایی رینه، مصطفی (۱۳۹۵)، تحلیل فضایی الگوی مشارکت سیاسی شهروندان در چهارمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر آمل (۱۳۹۲)، پژوهش‌های جغرافیای برنامه‌ریزی شهری، دوره۴، شماره۳، پائیز۱۳۹۵، صص۳۲۲-۲۹۹. -نیک‌فر، جاسب، اکبری، سارا (۱۳۹۴)، بررسی رفتار انتخاباتی شهروندان شهر نورآباد؛ در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، فصلنامه مدیریت شهری، شماره۴۰، پائیز ۱۳۹۴، صص۳۵۲-۳۲۹. نویسنده : عباس پورمند
  • نویسنده : عباس پورمند